دانلود رمان تهران بی تو با دیدن استکان خورد شده ی روی زمین خوف برم می داره؛ به دوروبرم نگاه می کنم تا کسی نباشه و من بی سروصدا شیشه خورده هارو جمع کنم، همینطور که سرم پایین بود صدای پایی رو می شنوم و بعد صدای داد رئیس! می ترسم! من از این مرد ترسناک مثل سگ می ترسم مردی که در این دو ماه به من نشون داد همیشه آدمای خوشگل و پولدار خوش برخورد نیستند، به خودشون مغرور هستند، به قیافه، هیکل و مهم تر از همه به پول!
تا رمان Taroman.iR | رمان عاشقانه،سایت رمان،دانلود رمان
درباره این سایت